دفتر خاطرات آنلاین من

سلام خوش آمدید

آیا برای بچه‌دار شدن دیر خواهد شد؟

از روزی که داخل ماشین عروس نشسته بودم به سمت خانۀ بخت در حال حرکت بودم مدت زیادی نگذشته بود و دست راست و چپم را نشناخته بودم که اولین زمزمه‌ها شروع شد و هنوز هم ادامه دارد:

  • ان‌شاءالله کی بچه‌دار میشید؟ ما نوه/نتیجه/خواهرزاده/برادرزاده و... می‌خوایم.
  • مراقب باشید سنتون بالا نره که اونموقع دیگه بچه داشتن مزه نمیده.
  • یه بچه بیارید ببینید خدای نکرده مشکلی چیزی نداشته باشید!
  • نگران پول و امادگی نباشید، بچه که بیاد هم روزی‌ش میاد و هم خودبه‌خود آماده میشید.
  • کمکی نداری؟ فدای سرت... بشین خونه خودت تنهایی بزرگش کن.

آقا ما بچه نخوایم باید کیو ببینیم؟ بکشید بیرون دیگه. من هنوز تصویر کلۀ اون بچه که داشت از واژن خانمه می‌اومد بیرون و صدای جیغ‌های از ته گلوش رو یادم نرفته. بعدش هم هیچ می‌دونید وقتی بچه می‌خواد به دنیا بیاد، در حالی که بیهوش نیستی با چاقو پاره‌ت می‌کنن؟ بعدش هم زشت و چاق و پف کرده میشی و بقیۀ عمرت یه چیزی بهت آویزونه. واسه حداقل دو سال هم باید تا زانو توی گوه بچه فرو بری و روی لباست رد استفراغ باشه.

اجازه بدید یه مدت از س/ک/س منظم و خونۀ مرتب و ساکت لذت ببریم، چهارتا سفر به دردبخور بریم، همو بشناسیم و مطمئن بشیم که قراره زندگیمون با همدیگه ادامه پیدا کنه، یه کم پول جمع کنیم و لاابالی باشیم. واسه بچه هم وقت هست. بی‌زحمت سرتون رو از داخل آلت تناسلی ما دربیارید.

  • سارا -

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.